مکث، لب تشنۀ دیدار به جنت نکند

صائب تبریزی- غزل شماره 3538

مکث، لب تشنۀ دیدار به جنت نکند

برق در بوتۀ خاشاک اقامت نکند

قطره اش واصل سرچشمۀ حیوان گردد

هرکه گردنکشی از تیغ شهادت نکند

عمر را قامت خم باز ندارد ز شتاب

تیر در بحر کمان قصد اقامت نکند

می شود نخل برومند سبکبار از سنگ

عاشق از سختی ایام شکایت نکند

نشود نفس بداندیش به احسان هموار

آشنایی سگ بیگانه رعایت نکند

هرکه از مرده دلی زنده ندارد شب را

در شبستان لحد خواب فراغت نکند

دل در آن زلف ندارد غم تنهایی ما

به وطن هرکه رسد یاد ز غربت نکند

کرد دلگیرِ سفر پای گرانخواب، مرا

هیچ کس با قلم کُند کتابت نکند!

آب حیوان سمندر بود آتش صائب

عاشق اندیشه ز خورشید قیامت نکند

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها