خصم را عقل مقید به تحمل دارد

صائب تبریزی- غزل شماره 3307

خصم را عقل مقید به تحمل دارد

سیل را ریگ مسخر به تنزل دارد

از ثبات قدم ما دل تیغ آب شود

سیل در بادیۀ ما خطر از پل دارد

بس که چشمم ز پریشان نظری ترسیده است

نخورم آب ازان چشمه که سنبل دارد

حیرت روی تو از هوش چمن را برده است

شبنم آیینه به پیش نفس گل دارد

چمن آرا چه خیال است که بیند در خواب

غنچه آن گوشۀ چشمی که به بلبل دارد

چرخ را شورش سودای من از جا برداشت

طاقت سیل گرانسنگ کجا پل دارد؟

صائب این تازه غزل آن غزل شاپورست

که گران می رود آن کس که توکل دارد

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها