اگر فتح جگرداران به تیغ افراختن باشد

صائب تبریزی- غزل شماره 3096

اگر فتح جگرداران به تیغ افراختن باشد

مرا امید نصرت از سپر انداختن باشد

نگردد شمع خرج گاز چون خاموش می گردد

گل خیر زبان آتشین سر باختن باشد

دل خود می خورد دیوانه دور از حلقۀ طفلان

که غمگین سازِ سیرآهنگ از ننواختن باشد

گر از روشندلانی از گداز تن مشو غافل

که کار شمع در دلهای شب بگداختن باشد

شود تیغ زبان خار، خرج آتش از تندی

ز زخم خار، گل امن از سپر انداختن باشد

مقامات محبت را به زهد خشک طی کردن

به صحرای پر آتش اسب چوبین تاختن باشد

نثار تیغ سیراب شهادت نقد جان کردن

نفس در زیر آبِ زندگانی باختن باشد

تهیدستی ندارد جز خجالت حاصل دیگر

که بار بید مجنون سر به زیر انداختن باشد

درین درگاه صائب طاعت خاصی است هر کس را

صلاح اهل دولت، کار مردم ساختن باشد

 

 

 

 

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها