به افسون پیروِ طول امل هشیار کی گردد؟

صائب تبریزی- غزل شماره 2830

به افسون پیروِ طول امل هشیار کی گردد؟

ره خوابیده از بانگ جرس بیدار کی گردد؟

مگر در دامن خورشید تابان افکند خود را

وگرنه چشم شبنم سیر از گلزار کی گردد؟

گرانی از حباب بی تعلق نیست دریا را

کسی کز خود تهی گردید بر دل بار کی گردد؟

بلند و پست عالم رهروان را می کند رهبر

اگر سوهان نباشد تیغها هموار کی گردد؟

فزاید عرض لشکر شوکت مهر سلیمان را

ز خط عنبرین آن خال بی پرگار کی گردد؟

ندارد شکوه از سنگ ملامت طاقت عاشق

پلنگ سخت جان دلگیر از کهسار کی گردد؟

اگر در تیغ باشد آب، در دریاست جولانش

جدایی عاشقان را مانع دیدار کی گردد؟

به مژگانهای خواب آلود، طاقت بر نمی آید

سپر سد ره شمشیر جوهر دار کی گردد؟

حنای گل نگردد بوی گل را مانع از جولان

شهید عشق را روح از طلب بیکار کی گردد؟

ز قرب بحر، پیچ و تاب موج افزون شود صائب

دل عاشق تسلی از وصال یار کی گردد؟

 

 

 

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها