خام است شرابی که در او غلغله ای هست

صائب تبریزی- غزل شماره 2176

 

خام است شرابی که در او غلغله ای هست

پوچ است زمینی که در او زلزله ای هست

گل می شکفد از مژۀ خار مغیلان

تا در قدم گرمروان آبله ای هست

با گل همه شب دست و گریبان وصال است

چون خار کسی را که زبان گله ای هست

چون معنی بیتیم یکی، از ره معنی

در صورت اگر ما و ترا فاصله ای هست

ارباب جنون را ز کشاکش خبری نیست

در گردن عقل است اگر سلسله ای هست

همره چه ضرورست، که از سنگ ملامت

در هر قدم راه جنون قافله ای هست

صائب برد از صحبت گل فیض چو بلبل

آن را که درین باغ زبان گله ای هست

 

 

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها