روزم سیه از پرتو آن چشم سیاه است

صائب تبریزی- غزل شماره 2156

روزم سیه از پرتو آن چشم سیاه است

کز چین جبین سلسله جنبان نگاه است

خمیازۀ گل وقت سحر بی سببی نیست

غفلت نکنم، در خم آن طرف کلاه است

بر داغ سیه روزی عشّاق ببخشای

شکرانۀ آن رو که ولی نعمت ماه است

غربت مپسندید که افتید به زندان

بیرون ز وطن پا مگذارید که چاه است

هرچند که از زلف تو یک پیچ نمانده است

در سینۀ من مایۀ صد سلسله آه است

بر خانۀ من سیل حوادث نکند زور

همواری من دشت صفت پشت و پناه است

پشت لب پیمانۀ ما سبز شد از زهر

آن ساقی بیرحم همان تلخ نگاه است

صائب عجبی نیست گر آرام ندارم

خاکستر من در گرو صرصر آه است

 

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها