ز سیم و زر نظر بی نیاز ما سیرست

صائب تبریزی- غزل شماره 1685

 

ز سیم و زر نظر بی نیاز ما سیرست

غبار خاطر ارباب فقر اکسیرست

به غیر آه نداریم در جگر چیزی

متاع خانۀ ما چون کمان همین تیرست

به احتیاط قدم در طریق عشق گذار

که داغ لالۀ این دشت، دیدۀ شیرست

مجو نشاط جوانی ز چرخ کم فرصت

که صبح تا نفسی راست می کند، پیرست

طریق صدق کسی قطع می تواند کرد

که همچو صبح جهانتاب با دو شمشیرست

به درد خویش نسازیم، با دوا چه کنیم

کدام خواب پریشان بتر ز تعبیرست؟

شریک دولت خود را نمی توانم دید

به چشم غیرت من مرغ نامه بر، تیرست

مرا به بند چه حاجت، که داغهای جنون

چو داد دست به هم، حلقه های زنجیرست

مدار دست ز دامان جستجو صائب

که روی کعبه نهان زیر زلف شبگیرست

 

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها