گردش گردون به چشمم گردش پیمانه است

صائب تبریزی- غزل شماره 1180

گردش گردون به چشمم گردش پیمانه است

عالم از کیفیّت حسن تو یک میخانه است

گرد سر گشتن به یاد می پرستان می دهد

خطّ مشکینی که بر دور لب پیمانه است

گریه کردن را دلی می باید از گل شادتر

شاهد این حرف رنگین، گریۀ مستانه است

ذوق رسوایی مرا از خانه بیرون می کشد

سنگ طفلان کهربای مردم دیوانه است

عالمی را نقطۀ خال لبش بیهوش کرد

نقل این مجلس به صد کیفیّت پیمانه است

بالش بخت مرا ریحان تر در کار نست

خواب مخمل بی نیاز از منّت افسانه است

صائب از من چند پرسی آشنای کیستی؟

آشنارویی که دارم معنی بیگانه است

 

 

 

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها