دنيا را پر می كنم
از سنگريزه و قصه های دروغ
تو را پس می دهم به زندگی
و آدمهايی كه تو را می بوسند
لابه لای سايه های خيس .
می شنوی؟
صدای كف زدن های شيطان است و هورای جهنميان !
درختی كه زير پوستم شيهه می كشد
رم می كند
وهيچ كس ايمان نياورد
به جنگل سياهی كه می رسيد به بهشت
باران آمد
من بخار شدم
تو نيامدی
زمين داغ شد
ديوارها شعله شدند
تو باز هم نيامدی
آدم ها و سايه هاشان
و من
كه دختر آيه های پر از سيبم
به تو بر مي خورد
دنيای پر از سنگريزه و قصه های دروغ
دريا می شوی
و من
پيش تمام ماهيگيرها و تورهاشان
سكوت می كنم .
واژگان کلیدی: اشعار شیما زنگنه،نمونه شعر شیما زنگنه،شاعر شیما زنگنه،شعرهای شیما زنگنه،شعری از سیما زنگنه،یک شعر از سیما زنگنه،شعر نو شیما زنگنه.