خسرو گلسرخی – شعر شماره 26
روا مدار
غروب فصلی
این کفتران عاصی شهر
به انزوای ساکت آن سوی میله های بلند
هرگز طلوع سلسله وار شبی در اینجا نیست
و تو بسان همیشه ، همیشه دانستن
چه خوب می دانی
که این صدای کاذب جاری درون کوچه و کومه
در این حصار شب زده ی تار
بشارتی ست
بشارت ظهور جوانه
جوانه های بلند
که زنگ اناری ميله
با آن شتاب و بداهت
دروغ بزرگ زمانه ی خود را
در اوج انزجار انکار می کنند .