شعری از کبری فدوی

تاریخ تولد من جهان را کامل می کند

درجغرافیای کوچک مادرم

وحافظه ی کوتاه مدت پدر

 پایت به آب های آزاد برسد

فراموش می کنی

همسایگان دریایی وخشکی لب های شهر .

دختر همین بندرم

با صندل های صدادار

در ناگهانی یک خبر

بی صدا از لنج پدریت گذشته ای

نگران در به دری دنیا نباش

آفتاب بالا خواهد آمد

 خواهد چکید از انگشتانت

تمام روزهای شرجی زده ام.

می تواند تاریخ تولدم

 یک چمدان خواب باشد

با کشتی کاغذی که لنگر کوتاهش

به گردن آسمان انداخته اند

تا به قاره های سیاه وموهای بلندم نرسد.


واژگان کلیدی: اشعار کبری فدوی،نمونه شعر کبری فدوی،شاعر کبری فدوی،شعرهای کبری فدوی،شعری از کبری فدوی،یک شعر از کبری فدوی،شعر نو کبری فدوی،شاعر هرمزگانی،شعر شاعر استان هرمزگان.

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها