شعری از لئونارد کوهن،شاعر کانادایی

 

باران مي‏بارد

بر مرد دوران گذشته

آن ساز، چنگ فردي يهودي است بر روي ميز

و آن هم مدادي است در دستانش

و گوشه‏ هاي نقشه آبي رنگ

كه تا شدن خراب‏شان كرده است.

ديري است كه ميخ شصتي

همچنان سايه خود را بر چوب باقي نهاده است

نور پنجره سقفي رو به آسمان چونان پوستي شده است

براي طبلي كه هيچ‏گاه بر آن نخواهمش كشيد

همه باران‏ها مي‏بارند، آمين،

بر رد پاي مرد دوران گذشته

بانويي را ديدم كه سرخوش بود با سربازان در تاريكي

آه، به يك يك آنها مي‏گفت

كه ژاندارك است.

من در آن ارتش بودم

آري، كمي آنجا ماندم

ژاندارك از تو تشكر مي‏كنم

چون با من مهربان بودي

و آن دم كه لباس نظامي بر تن كردم،

مي‏دانستم براي جنگ آفريده نشده‏ام.

براي جنگ با اين پسران زخمي كه تو اينك در كنارشان آرميده‏اي.

شب به خير دوستان – شر به خير دوستان.

به جشن عروسي رفتم.

آن دودمان كهن وانمود مي‏كرد

كه بيت‏الحم داماد

و بابل عروس است.

بابل بزرگ عريان بود

آه، او آنجا براي من ايستاده بود و مي‏لرزيد

و بيت‏الحم هر دوي ما را در آتش سوخت

مانند كسي كه در مراسم لهو و لعب شرمگين باشد،

و چون هر دو به زمين افتادند

جسم‏مان مانند توري شده بود

كه بايد به كنار مي‏انداختيم

تا ببينيم چگونه افعي، دُمِ خود را مي‏بلعد

بعضي از زن‏ها منتظر مسيح‏اند

و بعضي نيز در انتظار قابيل

پس بر محراب چنگ مي‏اندازم

و ديگر بار تبر برمي‏كشم

و آن كس را كه مرا بيابد با خود مي‏برم

به آنجا كه سرآغازِ همه چيز است.

آنگاه كه مسيح چون ماه عسل به نظر مي‏رسيد

و قابيل مرد بود

و ما سرخوشي را در كتب مقدس مي‏خوانيم

همه از يك پوست و خونيم

صحرا تك تك فرزندانش را فرا مي‏خواند

و باران مي‏بارد

بر مرد دوران گذشته.

يك ساعت گذشت

و هنوز دست خود را تكان نداده است

اما همه چيز در حال تكوين است

اگر آن خواسته بر زبانش جاري باشد

عشاق بر خواهند خواست

و كوه‏ها زمين را لمس خواهند كرد.

نور پنجره سقفي رو به آسمان چونان پوستي شده است

براي طبلي كه هيچ‏گاه بر آن نخواهمش كشيد

و همه باران‏ها مي‏بارند، آمين

بر اعمال مرد دوران گذشته


واژگان کلیدی: اشعار لئونارد کوهن،نمونه شعر لئونارد کوهن،شعری از لئونارد کوهن،شعرهای ترجمه شده به فارسی لئونارد کوهن،شعرهای برگردان به پارسی لئونارد کوهن،شعری از لئونارد کوهن،شعر شاعر کانادایی،یک شعر از لئونارد کوهن،شاعر لئونارد کوهن،شعرهای لئونارد کوهن.

Leonard Cohen،poems،quotes

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها