اشعار شبگیر پولادیان
اشعار شبگیر پولادیان
شعر نخست :
نوروز را ترنم ایام را درود
عشق و شباب و مژده و پیغام را درود
آغوش پر نوازش دوشیزه ی بهار
بانوی سبز پوش گل اندام را درود
قد قامت بلند تمنای سرو را
دامان پر شکوفه ی بادام را درود
صهبای مست میکده های جوانه را
آن ارغوان ریخته بر جام را درود
زیباترین چکامه ی باران و آفتاب
زیباترین سرود شب هنگام را درود
دود و دم دمادم دریای مست را
وان موج های سرکش سرسام را درود
با خنده یی که می شکفد بر لبان صبح
با گریه یی که رنگ زند شام را درود
سرچشمه ی زلال سرود و ترانه را
شعر شگفته بر لب الهام را درود
اوج سپید قامت کوهسار را سلام
باغ بلوغ جنگل پدرام را درود
شعر دوم :
باغ در باغ همه سایه ی پاییز شده ست
نوبهاران امیدم چه غم انگیز شده ست
ارغوانی که در آن خون شقایق جاری ست
بر تن سرخ شفق مشعله آویز شده ست
از بهارانه مگو بیش که آفاق خدا
پایمال ستم لشکر چنگیز شده ست
رخش اندیشه برانگیزم ازین عرصه ی خون
که تمامیت شب چکمه و مهمیز شده ست
نغمه ای را که در آوای فلق می خواندم
بسته در خلوت آهنگ شباویز شده ست
آستانی که بر آن سجده ی تقدیسم بود
نقش اهریمنی نقطه ی پرهیز شده ست
مزرع سینه ی من تربت خونین کفنان
کز گل سرخ شهادت همه گلبیز شده ست
به کدامین افق فاجعه فریاد زنم
داستان وطنم را غم انگیز شده ست
تا زمان ، زخم فجیعی زده بر قلب هنر
دفتر شعر من از فاجعه لبریز شده ست
اشعار سنتی – ادبستان شعر پارسی
واژگان کلیدی : اشعار نمونه شعر شاعر شعرهای شعری از یک شعر از غزل غزلیات غزل های غزلی از جليل شبگير پولاديان شاعر افغانستانی شعر افغانی افغان افغانستان.