شعر نخست :
نه گلی به نامت هست
نه خیابان
و نه حتی شش دانگ خانه ای سبز
با بهارخوابی که در آن
نوزادت را
به آغوش بگیری
و من چشم برندارم از این همه زیبایی ات
سطری ، شعری
به نام کوچک تو
هرگز نسرودم
اما تمام این کلمات
برای شاعری است
که ضربان قلبش
از پلک زدن های تو
الهام می گیرد .
شعر دوم :
حتی سلام هم نمی دهی
دلم برای صدایت
تنگ شده است لعنتی !
این روزها
بیش از آن که
به شالیزار خنده هات مهمانم کنی
شبیه صخره ای سنگی
روبه رویم می نشینی
و مرا به یاد کوهی می اندازی
که هیچ گاه
به کوهی دیگر نمی رسد
انگار که دره ای
میان مان
دهان باز کرده است !
واژگان کلیدی : اشعار،نمونه شعر،شاعر،شعرهای،شعری از،یک شعر از،شعر نو،سينا علي محمدي