سعدی-قطعه شماره 128
سفینه ی حکمیات و نظم و نثر لطیف
که بارگاه ملوک و صدور را شاید
به صدر صاحب صاحبقران فرستادم
مگر به عین عنایت قبول فرماید
رونده رفت ندانم رسید یا نرسید
از این قیاس که آینده دیر میآید
به پارسایی از این حال مشورت بردم
مگر ز خاطر من بند بسته بگشاید
چه گفت گفت ندانی که خواجه دریایی ست
نه هر سفینه ز دریا درست باز آید