اشعار سجاد رشیدی پور

شعر نخست :

 

نمی رنجم اگر کاخ مرا ویرانه می خواهد

که راه عشق آری طاقتی مردانه می خواهد

 

کمی  هم  لطف باید گاه گاهی مرد عاشق را

پرنده در قفس هم باشد آب و دانه می خواهد

 

چه حسن اتفاقی ! اشتراک ما پریشانی  است

که هم موی تو هم بغض من ، آری شانه می خواهد

 

تحمل کردن قهر تو را یک استکان بس نیست

تسلی  دادن  این  فاجعه  میخانه می خواهد

 

اگر مقصود تو عشق است پس آرام باش ای دل

چه فرقی می کند می خواهدم او یا نمی خواهد

 


شعر دوم :

 

نمی توانم از این بغض بی اراده بگویم

که با سواره چه حرفی منِ پیاده بگویم؟

به آن که در دلش آبی تکان نخورده، چگونه

از آتشی که نگاهت به جا نهاده بگویم؟

چه سود اگر که هوای تو را نداشته باشد؟

سرم کم از بدنم باد اگر زیاده بگویم

نه طاقتی که از آن چشم تیره، دست بدارم

نه فرصتی که از این حال دست داده بگویم

پناه می برم از شر شهر بی تو به غربت

به گوشه ای که غمم را به گوش جاده بگویم

چه سخت منزوی ام کرده است عشق تو، بشنو:

“دلم گرفته برایت، سلیس و ساده بگویم”

 


شعر سوم:

 

پرنده باش، دل آسمان برای تو تنگ است

اگرچه آنچه به راه تو دوخته است، تفنگ است

 

نترس، اهلی دنیا نشو، به خاک نشستن

برای آن که دلش رنگ آسمان شده، ننگ است

 

همین نشانه ی خوبی است از شکست نخوردن

همین که با تو زمانه هنوز بر سر جنگ است

 

کسی به کشتی در گل نشسته، چشم ندارد

همیشه شیشه ی عمر قطار، مقصد سنگ است

 

پرنده باش و بپر، فارغ از مسیر و رسیدن

همین پریدنت ای جرأت دوباره، قشنگ است

 


شعر چهارم :

 

چشم‌ها حس دروغی را تعارف می‌کنند

تا که بر هر چشم، بیش از حد توقف می‌کنند

 

عشق نامش نیست، این بازی بی‌شرمانه ‌ای ا‌ست

شرم بر آن‌ها که در بازی تخلف می‌کنند

 

چشم تا وا می‌شود، دل ساده می‌ریزد فرو

قصر بی دروازه را راحت تصرف می‌کنند

 

ناگهان آن‌ها که اظهار ارادت کرده‌اند

می‌روند و ساده اظهار تاسف می‌کنند

 

شعر برمی‌خیزد آنجایی که در ما حرف‌ها

برنمی‌خیزند و احساس تکلف می‌کنند

 

عاقبت دستانمان رو می‌شود با شعرها

مثل چشمانی که بعد از گریه‌ها پُف می‌کنند


واژگان کلیدی:اشعار سجاد رشیدی پور،نمونه شعر سجاد رشیدی پور،شاعر سجاد رشیدی پور،شعرهای سجاد رشیدی پور،شعری از سجاد رشیدی پور،یک شعر از سجاد رشیدی پور،غزل سجاد رشیدی پور،غزلیات سجاد رشیدی پور،غزل های سجاد رشیدی پور،غزلی از سجاد رشیدی پور،سجاد رشيدي پور.

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها