اشعار رضا ایزدی

شعر نخست :

 

عاشقی جرم است و زندانی منم

عید قربان است و قربانی منم

خنجرت را تیز و بران کرده ای

او که خوابیده به پیشانی منم

مست و مجنونی و از خود بیخودی

آنقدر مستی، نمی دانی منم

عاشقت بودم زمانی پیش تر

حال، سرشار از پشیمانی منم

تاکنون دریا و طوفان دیده ای ؟

بدترین دریای طوفانی منم

آسمانم را تو ابری کرده ای

حال اینک ابر بارانی منم

می کُشی آزرده خواهی شد که چون

هر طرف تا سر بچرخانی منم

شعر می خوانی ، فراموشم کنی

عاقبت در بیت پایانی منم

 


شعر دوم :

 

نازنینم عاشقت هستم ولی آیا تو هم

من که خیلی سخت دل بستم ولی آیا تو هم

عاشقت هستم خجالت می کشم از گفتنش

من حیا کردم دهان بستم ولی آیا تو هم

لحظه ای افتاد چشمانت به چشمانم ولی

از نگاهت همچنان مستم ولی آیا تو هم

سعی کردم تا نظر بازی کنم رویم نشد

حیف، من رویم نشد، جَستم ولی آیا تو هم

از زمین تا آسمان، از آسمان تا کهکشان

زیرو رو کردم تو را جُستم ولی آیا تو هم

کاش میشد قسمتم باشی تو ای حوّای من

من که رفتم، آدمی پستم ولی آیا تو هم

عاشقی از جنس مجنونم بیا لیلای من

من که مجنونی از این دستم ولی آیا تو هم

نیستی پیشم ولی لیلای من این را بدان

نازنینم عاشقت هستم ولی آیا تو هم


واژگان کلیدی : اشعار،نمونه شعر،شاعر،شعرهای،شعری از،یک شعر از،غزل غزلیات غزل های غزلی از،رضا ايزدي.

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
رضا ایزدی
میهمان
رضا ایزدی
مهر 4, 1399 1:44 ب.ظ

درود من رضا ایزدی هستم صاحب آثار منتشر شده از رضا ایزدی
بسیار خرسندم که دوستان با محبتی چون شما هنوز هستند که حق مولف را بجا بیاورند و اشعار را همراه با ذکر نام صاحب اثر منتشر کنند

شما را برای مشاهده ی سایر اشعار و کلیپ های شعر خوانیم ، به صفحه ی اینستاگرام خودم دعوت می کنم

@reza.izadi_sokoot