شعر نخست:
چشمهای تو چه زيباست خدا رحم كند
ماه هم محو تماشاست خدا رحم كند
روی ديوار بلند دل بیايمانم
سايهی وسوسه پيداست خدا رحم كند
جای مهتاب به آن چشم نگاهی بكنيد
ماه مجنون شده ليلاست خدا رحم كند
شانهام خم شده از بار گناه و ترديد
دوزخ عشق همين جاست خدا رحم كند
ننگ بر نام اگر از تو مرا دور كند
عصر من عصر زليخاست خدا رحم كند
جای منع من ديوانه كمی فكر كنيد
موج ديوانهی درياست خدا رحم كند
شعر دوم:
چگونه بی تو بگويم كه هر چه بادا باد
كه میكند غم عشق تو ريشه از بنياد
چقدر سر به هوايی و سركش و مغرور
به سرو تكيه زدم قامتش فريبم داد
تو باد بودی و من برگ دير فهميدم
هزار برگ خزان میروند اگر بر باد
انار كال درختان پناهشان شاخه است
انار تا برسد شاخه میرود از ياد
هميشه ميوهی شيرين به خاك میافتد
مرا نچيدی و اين ميوه از دهان افتاد
چه بیثمر به دل سنگ تيشه میكوبم
عوض شدهست زمانه عوض شده فرهاد
ميان عشق و اسارت هزار فرسنگ است
كه هر كه دل به كسی داد میشود آزاد
واژگان کلیدی: اشعار شیما شاهسواران احمدی،شعری از شیما شاهسواران احمدی،نمونه شعر شیما شاهسواران احمدی،غزلیات شیما شاهسواران احمدی،سروده های شیما شاهسواران احمدی،غزل های شیما شاهسواران احمدی،غزلی از شیما شاهسواران احمدی،چند شعر از شیما شاهسواران احمدی،شاعر شیما شاهسواران احمدی.