خواجوی کرمانی – غزل شماره 525
پیش عاقل نیاز چیست نماز
پیش عاشق نماز چیست نیاز
نغمه سازی به ناله ی دلسوز
صبحدم می زد این غزل بر ساز
کای به دل پرده سوز شاهد روز
وی به جان پرده ساز مجلس راز
اگرت بر سرست سایه ی مهر
سایه ای بر سر سپهر انداز
تا تو را عاقبت شود محمود
همچو محمود شو غلام ایاز
دل دیوانگی به مهر افروز
سر فرزانگی به عشق افراز
مشو از منعمان جاه اندوز
مشو از مفلسان چاه انداز
یا بیا در غم زمانه بسوز
یا برو با غم زمانه بساز
ترک این راه کن که نبود راست
دل به سوی عراق و رو به حجاز
اگرت ساز نیست سوز کجاست
ورت آواز هست کو آواز
خیز خواجو که مرغ گلشن دل
در سماع است و روح در پرواز
باز کن چشم جان که طائر قدس
نشود صید جز به دیده باز