پری رخان که به رخ رشک لعبت چینند

خواجوی کرمانی – غزل شماره 290

پری رخان که به رخ رشک لعبت چینند

چه آگه از من شوریده حال مسکینند

اگرچه زان لب شیرین جواب تلخ دهند

ولی بگاه شکرخنده جان شیرینند

به خویشتن نتوان دید حسن و منظر دوست

علی الخصوص کسانی که خویشتن بینند

کنون ز شکّر شیرین چه بر خورد فرهاد

که خسروان جهان طالبان شیرینند

مگر تو فتنه نخیزی و گرنه ز اهل نشست

چه فتنه ها که بخیزد چو بی تو بنشینند

پرندگان هوای تو شاهبازانند

اگرچه همچو کبوتر اسیر شاهینند

ز چین زلف تو آگاه نیستند آنها

کاسیر طرّه ی خوبان خلّخ و چینند

مقامران محبت که پاک بازانند

کجا ز عرصه ی مهر تو مهره برچینند

نظر به ظاهر شوریدگان مکن خواجو

که گنج معرفتند ار چه بی دل و دینند

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها