کفر سر زلف تو ایمان ماست

خواجوی کرمانی – غزل شماره 198

کفر سر زلف تو ایمان ماست

درد غم عشق تو درمان ماست

مجلس ما بی تو ندارد فروغ

زانکه رُخت شمع شبستان ماست

ای که جمالت ز بهشت آیتیست

آیت سودای تو در شأن ماست

تا دل ما در غم چوگان توست

هر دو جهان عرصه ی میدان ماست

زلف سیاه تو در آشفتگی

صورت این حال پریشان ماست

چون نرسد دست به لعل لبت

خاک درت چشمه ی حیوان ماست

گفت خیال تو که خواجو هنوز

عاشق و سرگشته و حیران ماست

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها