ای که در کوی خرابات مقامی داری
حافظ-غزل شماره 448
ای که در کوی خرابات مقامی داری
جم وقت خودی ار دست به جامی داری
ای که با زلف و رخ یار گذاری شب و روز
فرصتت باد که خوش صبحی و شامی داری
ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند
گر از آن یار سفرکرده پیامی داری
خال سرسبز تو خوش دانه ی عیشی ست ولی
بر کنار چمنش وه که چه دامی داری
بوی جان از لب خندان قدح میشنوم
بشنو ای خواجه اگر زآنکه مشامی داری
چون به هنگام وفا هیچ ثباتیت نبود
میکنم شکر که بر جور دوامی داری
نام نیک ار طلبد از تو غریبی چه شود
تویی امروز در این شهر که نامی داری
بس دعای سحرت مونس جان خواهد بود
تو که چون حافظ شبخیز غلامی داری
معنی و تفسیر بیت های نخستین :
1.ای که در کوی خرابات مقامی داری / جم وقت خودی ار دست به جامی داری:
در این بیت، حافظ به کسی اشاره میکند که در کوی خرابات (نماد عرفان و آزادگی) مقامی دارد و از او میخواهد که اگر جامی در دست داری، از وقت خود لذت ببری.
2.ای که با زلف و رخ یار گذاری شب و روز / فرصتت باد که خوش صبحی و شامی داری:
حافظ در این بیت به کسی اشاره میکند که با زلف و رخ یار (معشوق) شب و روز را میگذراند و به او فرصتی میدهد که از صبح و شام خود لذت ببرد.
3.ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند / گر از آن یار سفرکرده پیامی داری:
در این بیت، حافظ از صبا (باد ملایم) میخواهد که اگر از یار سفرکرده (معشوق) پیامی داری، به سوختگان (عاشقان) برسانی.
4.خال سرسبز تو خوش دانه ی عیشی ست ولی / بر کنار چمنش وه که چه دامی داری:
حافظ در این بیت به خال سرسبز (نماد زیبایی) معشوق اشاره میکند و میگوید که این خال دانهی عیشی (لذتبخش) است، اما در کنار آن دامی (تله) نیز وجود دارد.
معنی و تفسیر بیت های پایانی :
5.بوی جان از لب خندان قدح میشنوم / بشنو ای خواجه اگر زآنکه مشامی داری:
در این بیت، حافظ از بوی جان (عطر زندگی) که از لب خندان قدح (جام شراب) میآید، سخن میگوید و از خواجه (معشوق) میخواهد که اگر مشام (بویایی) داری، این بو را بشنوی.
6.چون به هنگام وفا هیچ ثباتیت نبود / میکنم شکر که بر جور دوامی داری:
حافظ در این بیت اشاره میکند که در هنگام وفا (وفاداری) هیچ ثباتی نداشتی، اما حالا شکر میکنم که بر جور (ستم) دوام داری.
7.نام نیک ار طلبد از تو غریبی چه شود / تویی امروز در این شهر که نامی داری:
در این بیت، حافظ میگوید که اگر غریبی (فرد ناشناس) از تو نام نیک بخواهد، چه میشود؟ تو امروز در این شهر نامی داری.
8.بس دعای سحرت مونس جان خواهد بود / تو که چون حافظ شبخیز غلامی داری:
حافظ در این بیت اشاره میکند که دعای سحر (دعای صبحگاهی) تو مونس جان خواهد بود، چرا که تو مانند حافظ شبخیز و غلام (عاشق) هستی.
غزلیات حافظ شیرازی – ادبستان شعر پارسی
واژگان دشوار : مصراع بیت ها ابیات تحلیل بررسی همراه با معنا مفهوم شعر شرح کامل.