خدا را کم نشین با خرقه پوشان-همراه با معنی و تفسیر

خدا را کم نشین با خرقه پوشان


حافظ-غزل شماره 386

 

خدا را کم نشین با خرقه پوشان

رخ از رندان بی‌سامان مپوشان

در این خرقه بسی آلودگی هست

خوشا وقت قبای می فروشان

در این صوفی وشان دَردی ندیدم

که صافی باد عیش دُردنوشان

تو نازک طبعی و طاقت نیاری

گرانی‌های مشتی دلق پوشان

چو مستم کرده‌ای مستور منشین

چو نوشم داده‌ای زهرم منوشان

بیا وز غبن این سالوسیان بین

صراحی خون دل و بربط خروشان

ز دلگرمیّ حافظ بر حذر باش

که دارد سینه‌ای چون دیگ جوشان


معنی و تفسیر بیت های نخستین:

۱. خدا را کم نشین با خرقه پوشان / رخ از رندان بی‌سامان مپوشان:
حافظ می‌گوید که به خدا کمتر با خرقه‌پوشان (صوفیان و زاهدان) بنشین و صورت خود را از رندان بی‌سامان (عاشقان آزاده) نپوشان. این بیت نشان‌دهنده‌ی این است که شاعر به جای همنشینی با زاهدان ریاکار، به عاشقان آزاده گرایش دارد.

۲. در این خرقه بسی آلودگی هست / خوشا وقت قبای می فروشان:
شاعر می‌گوید که در این خرقه (پوشش صوفیان) بسی آلودگی وجود دارد و خوشا به حال زمانی که قبای می‌فروشان (کسانی که شراب می‌فروشند) را بپوشی. این بیت بیان‌گر این است که شاعر خرقه‌ی صوفیان را آلوده و ریاکارانه می‌داند و به جای آن، قبای می‌فروشان را ترجیح می‌دهد.

۳. در این صوفی وشان دَردی ندیدم / که صافی باد عیش دُردنوشان:
حافظ می‌گوید که در میان این صوفیان و زاهدان، دَردی (عشق و درد واقعی) ندیده‌ام و آرزو می‌کند که عیش دُردنوشان (کسانی که درد عشق را می‌چشند) صافی (خالص) باشد. این بیت نشان‌دهنده‌ی این است که شاعر صوفیان را فاقد درد و عشق واقعی می‌داند.

۴. تو نازک طبعی و طاقت نیاری / گرانی‌های مشتی دلق پوشان:
شاعر می‌گوید که تو نازک‌طبع (حساس) هستی و طاقت تحمل گرانی‌های (سختی‌های) مشتی دلق‌پوشان (صوفیان) را نداری. این بیت بیان‌گر این است که شاعر به حساسیت و ناتوانی مخاطب در تحمل ریاکاری صوفیان اشاره می‌کند.


 معنی و تفسیر بیت های پایانی:

۵. چو مستم کرده‌ای مستور منشین / چو نوشم داده‌ای زهرم منوشان:
حافظ می‌گوید که وقتی مرا مست کرده‌ای، مستور (پنهان) منشین و وقتی به من نوش (شراب) داده‌ای، زهرم منوشان. این بیت نشان‌دهنده‌ی این است که شاعر از معشوق می‌خواهد که پس از مست کردنش، پنهان نشود و پس از دادن شراب، زهر ندهد.

۶. بیا وز غبن این سالوسیان بین / صراحی خون دل و بربط خروشان:
شاعر می‌گوید که بیا و از غبن (فریب) این سالوسیان (ریاکاران) بگذر و صراحی خون دل (شراب عشق) و بربط خروشان (ساز شورانگیز) را ببین. این بیت بیان‌گر این است که شاعر به جای فریب ریاکاران، به شراب عشق و موسیقی شورانگیز روی می‌آورد.

۷. ز دلگرمیّ حافظ بر حذر باش / که دارد سینه‌ای چون دیگ جوشان:
حافظ در پایان غزل می‌گوید که از دلگرمی (عشق و محبت) من بر حذر باش، زیرا سینه‌ای مانند دیگ جوشان (پر از عشق و درد) دارد. این بیت نشان‌دهنده‌ی این است که شاعر عشق و درد خود را بسیار شدید و جوشان توصیف می‌کند.


غزلیات حافظ شیرازی – ادبستان شعر پارسی

واژگان دشوار : مصراع بیت ها ابیات تحلیل بررسی همراه با معنا مفهوم شعر شرح کامل.

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها