حجاب چهره ی جان می‌شود غبار تنم-همراه با معنی و تفسیر

حجاب چهره ی جان می‌شود غبار تنم


حافظ-غزل شماره 342

 

حجاب چهره ی جان می‌شود غبار تنم

خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم

چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانی ست

روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم

عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتم

دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم

چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس

که در سراچه ی ترکیب تخته بند تنم

اگر ز خون دلم بوی شوق می‌آید

عجب مدار که همدرد نافه ی ختنم

طراز پیرهن زرکشم مبین چون شمع

که سوزهاست نهانی درون پیرهنم

بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار

که با وجود تو کس نشنود ز من که منم


معنی و تفسیر بیت های نخستین:

۱. حجاب چهره ی جان می‌شود غبار تنم / خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم:
حافظ از تن (جسم) به عنوان حجابی بر چهره‌ی جان (روح) یاد می‌کند و آرزو می‌کند که روزی پرده‌ی این حجاب را بردارد و به حقیقت جان خود دست یابد. این بیت نشان‌دهنده‌ی آرزوی رهایی روح از قید جسم است.

۲. چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانی ست / روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم:
حافظ جسم را به قفسی تشبیه می‌کند که برای مرغ خوش‌آواز (روح) مناسب نیست. او آرزو می‌کند که به گلشن رضوان (بهشت) پرواز کند، زیرا خود را مرغ آن چمن (بهشت) می‌داند. این بیت نشان‌دهنده‌ی میل به رهایی و وصال به معشوق حقیقی است.

۳. عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتم / دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم:
حافظ از سرگردانی انسان در این دنیا سخن می‌گوید و اظهار می‌کند که نمی‌داند چرا به این دنیا آمده و به کجا خواهد رفت. این بیت نشان‌دهنده‌ی حیرت و درد انسان از نادانی نسبت به سرنوشت خود است.

۴. چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس / که در سراچه ی ترکیب تخته بند تنم:
حافظ از محدودیت‌های جسمانی خود می‌نالد و می‌گوید که چگونه می‌تواند در فضای عالم قدس (عالم روحانی) پرواز کند، در حالی که در قفس تن (جسم) اسیر است. این بیت نشان‌دهنده‌ی تضاد بین روح آزاد و جسم محدود است.


معنی و تفسیر بیت های پایانی:

۵. اگر ز خون دلم بوی شوق می‌آید / عجب مدار که همدرد نافه ی ختنم:
حافظ می‌گوید که اگر از خون دل او بوی شوق می‌آید، تعجب نکنید، زیرا او همدرد نافه‌ی ختن (مشک ختن، نماد عشق و شوق) است. این بیت نشان‌دهنده‌ی عمق عشق و رنج‌های اوست.

۶. طراز پیرهن زرکشم مبین چون شمع / که سوزهاست نهانی درون پیرهنم:
حافظ خود را به شمع تشبیه می‌کند که درونش سوز و گداز است، اما ظاهرش آرام و بی‌حرکت به نظر می‌رسد. این بیت نشان‌دهنده‌ی دردها و رنج‌های پنهان اوست.

۷. بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار / که با وجود تو کس نشنود ز من که منم:
حافظ در پایان از مخاطب می‌خواهد که وجود او را از پیش معشوق (یا خدا) بردارد، زیرا در حضور معشوق، هویت فردی او (حافظ) هیچ اهمیتی ندارد. این بیت نشان‌دهنده‌ی فنا و نیستی در مقابل عظمت معشوق است.


غزلیات حافظ شیرازی – ادبستان شعر پارسی

واژگان دشوار : مصراع بیت ها ابیات تحلیل بررسی همراه با معنا مفهوم شعر شرح کامل.

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها