مرا عهدی ست با جانان که تا جان در بدن دارم-همراه با معنی و تفسیر

مرا عهدی ست با جانان که تا جان در بدن دارم


حافظ-غزل شماره 327

 

مرا عهدی ست با جانان که تا جان در بدن دارم

هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

صفای خلوت خاطر از آن شمع چگل جویم

فروغ چشم و نور دل از آن ماه ختن دارم

به کام و آرزوی دل چو دارم خلوتی حاصل

چه فکر از خبث بدگویان میان انجمن دارم

مرا در خانه سروی هست کاندر سایه ی قدّش

فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم

گرم صد لشکر از خوبان به قصد دل کمین سازند

بحمدالله و المنّه بتی لشکرشکن دارم

سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سلیمانی

چو اسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم

الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه

که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم

خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده بر هم نه

که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم

چو در گلزار اقبالش خرامانم بحمدالله

نه میل لاله و نسرین نه برگ نسترن دارم

به رندی شهره شد حافظ میان همدمان لیکن

چه غم دارم که در عالم قوام الدین حسن دارم


معنی و تفسیر بیت های نخستین

۱. مرا عهدی ست با جانان که تا جان در بدن دارم / هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم:
حافظ می‌گوید که با جانان (معشوق) عهدی دارد که تا جان در بدن دارد، هواداران کوی او را مانند جان خود نگه می‌دارد. این بیت نشان‌دهنده‌ی عشق و وفاداری اوست.

۲. صفای خلوت خاطر از آن شمع چگل جویم / فروغ چشم و نور دل از آن ماه ختن دارم:
حافظ می‌گوید که صفای خلوت خاطر خود را از شمع چگل (معشوق) می‌جوید و فروغ چشم و نور دل خود را از ماه ختن (معشوق) دارد. این بیت نشان‌دهنده‌ی عشق و اشتیاق اوست.

۳. به کام و آرزوی دل چو دارم خلوتی حاصل / چه فکر از خبث بدگویان میان انجمن دارم:
حافظ می‌گوید که چون به کام و آرزوی دل خود خلوت‌ای دارد، چه فکری از بدگویان در میان انجمن دارد. این بیت نشان‌دهنده‌ی بی‌اعتنایی او به بدگویان است.

۴. مرا در خانه سروی هست کاندر سایه ی قدّش / فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم:
حافظ می‌گوید که در خانه‌ی او سروی (معشوق) است که در سایه‌ی قد او از سرو بستانی و شمشاد چمن بی‌نیاز است. این بیت نشان‌دهنده‌ی عشق و اشتیاق اوست.

۵. گرم صد لشکر از خوبان به قصد دل کمین سازند / بحمدالله و المنّه بتی لشکرشکن دارم:
حافظ می‌گوید که اگر صد لشکر از خوبان به قصد دل او کمین کنند، به لطف خداوند بت لشکر‌شکن (معشوق) دارد. این بیت نشان‌دهنده‌ی عشق و اعتماد به نفس اوست.


معنی و تفسیر بیت های پایانی

۶. سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سلیمانی / چو اسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم:
حافظ می‌گوید که سزاوار است از خاتم لعل (انگشتر معشوق) لاف سلیمانی بزند، زیرا اسم اعظم (نام خداوند) را دارد و از اهرمن (شیطان) نمی‌ترسد. این بیت نشان‌دهنده‌ی عشق و اعتماد به نفس اوست.

۷. الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه / که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم:
حافظ از پیر فرزانه می‌خواهد که او را به خاطر میخانه سرزنش نکند، زیرا او در ترک پیمانه (شراب) دلی پیمان‌شکن دارد. این بیت نشان‌دهنده‌ی رندی و بی‌اعتنایی او به تظاهر است.

۸. خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده بر هم نه / که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم:
حافظ از رقیب می‌خواهد که امشب چشمان خود را ببندد، زیرا او با لعل خاموش (معشوق) نهانی صد سخن دارد. این بیت نشان‌دهنده‌ی عشق و اشتیاق اوست.

۹. چو در گلزار اقبالش خرامانم بحمدالله / نه میل لاله و نسرین نه برگ نسترن دارم:
حافظ می‌گوید که در گلزار اقبال معشوق خرامان است و به لطف خداوند نه میل به لاله و نسرین و نه برگ نسترن دارد. این بیت نشان‌دهنده‌ی عشق و اشتیاق اوست.

۱۰. به رندی شهره شد حافظ میان همدمان لیکن / چه غم دارم که در عالم قوام الدین حسن دارم:
حافظ می‌گوید که به رندی میان همدمان شهره شده است، اما چه غمی دارد، زیرا در عالم قوام‌الدین حسن (معشوق) را دارد. این بیت نشان‌دهنده‌ی رندی و عشق اوست.


غزلیات حافظ شیرازی – ادبستان شعر پارسی

واژگان دشوار : مصراع بیت ها ابیات تحلیل بررسی همراه با معنا مفهوم شعر شرح کامل.

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها