هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
حافظ-غزل شماره 321
هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم
شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا
بر منتهای همت خود کامران شدم
ای گلبن جوان بر دولت بخور که من
در سایه ی تو بلبل باغ جهان شدم
اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود
در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم
قسمت حوالتم به خرابات میکند
هر چند کاینچنین شدم و آنچنان شدم
آن روز بر دلم در معنی گشوده شد
کز ساکنان درگه پیر مغان شدم
در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت
با جام می به کام دل دوستان شدم
از آن زمان که فتنه ی چشمت به من رسید
ایمن ز شر فتنه ی آخرزمان شدم
من پیر سال و ماه نی ام ، یار بیوفاست
بر من چو عمر میگذرد پیر از آن شدم
دوشم نوید داد عنایت که حافظا
بازآ که من به عفو گناهت ضمان شدم
معنی و تفسیر بیت های نخستین
۱. هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم / هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم:
حافظ میگوید که هرچند پیر و خستهدل و ناتوان شده است، اما هرگاه یاد روی تو (معشوق) میکند، جوان میشود. این بیت نشاندهندهی عشق و نشاط اوست.
۲. شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا / بر منتهای همت خود کامران شدم:
حافظ شکر میکند که هرچه از خدا خواسته است، به منتهای همت خود رسیده و کامران شده است. این بیت نشاندهندهی شکرگزاری و امید اوست.
۳. ای گلبن جوان بر دولت بخور که من / در سایه ی تو بلبل باغ جهان شدم:
حافظ به گلبن جوان (معشوق) میگوید که بر دولت بخورد، زیرا او در سایهی تو بلبل باغ جهان شده است. این بیت نشاندهندهی عشق و اشتیاق اوست.
۴. اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود / در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم:
حافظ میگوید که در ابتدا از تحت و فوق وجود خود خبر نداشت، اما در مکتب غم تو (معشوق) نکتهدان شده است. این بیت نشاندهندهی عشق و اشتیاق اوست.
۵. قسمت حوالتم به خرابات میکند / هر چند کاینچنین شدم و آنچنان شدم:
حافظ میگوید که قسمت او را به خرابات (محل عیش و عرفان) حواله میکند، هرچند اینگونه و آنگونه شده است. این بیت نشاندهندهی بیاعتنایی او به دنیا و تظاهر است.
معنی و تفسیر بیت های پایانی
۶. آن روز بر دلم در معنی گشوده شد / کز ساکنان درگه پیر مغان شدم:
حافظ میگوید که روزی در معنی بر دل او گشوده شد که از ساکنان درگاه پیر مغان (عارف واقعی) شده است. این بیت نشاندهندهی عشق و اشتیاق اوست.
۷. در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت / با جام می به کام دل دوستان شدم:
حافظ میگوید که در شاهراه دولت سرمد (جاودانه) به تخت بخت نشسته است و با جام می به کام دل دوستان رسیده است. این بیت نشاندهندهی شادی و نشاط اوست.
۸. از آن زمان که فتنه ی چشمت به من رسید / ایمن ز شر فتنه ی آخرزمان شدم:
حافظ میگوید که از زمانی که فتنهی چشمان تو (معشوق) به او رسید، از شر فتنهی آخرزمان ایمن شده است. این بیت نشاندهندهی عشق و اشتیاق اوست.
۹. من پیر سال و ماه نی ام ، یار بیوفاست / بر من چو عمر میگذرد پیر از آن شدم:
حافظ میگوید که او پیر سال و ماه نیست، بلکه یار بیوفاست و با گذشت عمر، پیر شده است. این بیت نشاندهندهی عشق و اشتیاق اوست.
۱۰. دوشم نوید داد عنایت که حافظا / بازآ که من به عفو گناهت ضمان شدم:
حافظ میگوید که دوش (شب گذشته) عنایت به او نوید داد که بازگردد، زیرا او به عفو گناهان او ضمان شده است. این بیت نشاندهندهی امید و شکرگزاری اوست.
غزلیات حافظ شیرازی – ادبستان شعر پارسی
واژگان دشوار : مصراع بیت ها ابیات تحلیل بررسی همراه با معنا مفهوم شعر شرح کامل.