شعر نخست :
توی این شعر
تاریخ تولد تو کمی خط خورده است
مرا ببخش عزیزم …
شعری فراموشکار است و دیوانه
اگر بپرسی :دوستت دارم
بی درنگ می گویم:
دلم یک پرنده می خواهد
یک پرنده ی وحشی
مثل همان عقاب باشکوه
که یک روز
خواب آرامش را
میان سنگ های کوهستانش رها کرد
و به رویای من آمد.
باز هم اگر بپرسی: دوستت دارم
خواهم گفت:
مرا کمی مهربان تر نگاه کن!
دو شعر کوتاه :
نگاه کن!
یکی مثل من توی آن آینه ایستاده است !
رنگ پوستش مهتابی است
و یک شعله ی سبز مثل یک پرچم لرزان
از ته چشمانش به سمت پیشانی اش بالا میرود !!
*****
چه قدر جاده ها
تو را برای من معنی کنند؟
و راه های هوایی؟
درخت آلوچه شکوفه کرده
اگر می توانی بیا !
واژگان کلیدی:اشعار پروین سلاجقه،نمونه شعر پروین سلاجقه،شاعر پروین سلاجقه،یک شعر از پروین سلاجقه،شعری از پروین سلاجقه،شعرهای پروین سلاجقه،شعر نو پروین سلاجقه،شعر کوتاه پروین سلاجقه،دکتر پروین سلاجقه.