شعر نخست:
رهزن من زلف یار،رهبر من بوی اوست
بتکده ام کوی دوست،قبله ی من روی اوست
زاهد و طوف حرم،برهمن و مومنات
سجده گاه عاشقان،طاق دو ابروی اوست
روضه ی دارالسلام گر نبود میکده
چشمه ی کوثر روان،بهر چه از جوی اوست؟
دام دل هوشمند،دانه ی خال وی است
گردن جان را کمند،سلسله ی موی اوست
یار ندارد نیاز،میل به خشم و به ناز
با تو اگر شد چنین،از تو نه ! از خوی اوست
شعر دوم:
ای ز شوقت در دل ما خارها
وی ز لطفت،خارها،گلزارها
گر امید وصل باشد عاقبت
سهل باشد در رهت دشوارها
بر سرم بگذر که دارم در نظر
غیر جان دادن به راهت کارها
در میان ما و شادی جهان
روزگار از غم کشد دیوارها
می کشد بهر تو ای گلرخ نیاز
از رقیبان این همه آزارها
واژگان کلیدی: اشعار نیاز شیرازی،نمونه شعر نیاز شیرازی،شاعر نیاز شیرازی،شعرهای نیاز شیرازی،شعری از نیاز شیرازی،یک شعر از نیاز شیرازی،غزل نیاز شیرازی،غزلیات نیاز شیرازی،غزل های نیاز شیرازی،غزلی از نیاز شیرازی،شعری از دیوان نیاز شیرازی،اثری از آثار نیاز شیرازی،خطاط شاعر و طبیب اهل شیراز،شاعر اهل شهر شیراز.