اشعار توماس ترانسترومر

 

شعر نخست:

خانه به نقاشی کودکان شباهت دارد

کودکانی به نیابت

چرا که کسی

خیلی پیش از موعد

ماموریت کودک بودن را کنار گذاشت

بازکن در را

داخل شو

اینجا آشوب است در سقف

و آرامش است در دیوارها


 شعر دوم:

گاهی خوابت را می بینم
بی ‌صدا
بی ‌تصویر
مثل ماهی در آب‌های تاریک
که لب می‌زند
و معلوم نیست
حباب‌ها کلمه‌ اند
یا بوسه ‌هایی از دلتنگی .


 شعر سوم:

بیداری، پریدن با چتر از رویاست

آزاد از چرخه نفس‌گیر

مسافر،سمت قلمرو سبز صبح سقوط می‌کند

اشیا به جانب اوج شعله می‌گیرند

مرد در جای چکاوک لرزان

چراغ‌های چرخان در اعماق

نظم نیرومند ریشه‌ها را احساس می‌کند

اما بر خاک، خرمی‌ای هست که ایستاده

در جریانِ حاره ی گرمسیری

با بازوانی افراشته

گوش به آهنگِ تلمبه خانه‌ ای ناپیدا

و او به سوی تابستان غرق می‌شود

آرام از طنابی فرود می‌آید در دهانه ی آتشفشانش

از میان لایه‌های سبز مرطوب سالیان

لرزان زیر توربین آفتاب

این گونه این سفر عمود در بطن لحظه قطع می‌شود

و بال‌ها وسیع می‌شود

تا حد دم گرفتن مرغ ماهیخوار بر آب روان

نوای بینوایی از عصر پارینه سنگ

بر فراز بی‌ پایگی آویزان است

در ساعات نخست روز

آگاهی می ‌تواند جهان را فراگیرد

چون دستی که سنگ گرم از خورشید را .

مسافر زیر درخت ایستاده است

پس از سقوط در چرخه تنومند مرگ

نوری عظیم آیا

بالای سرش خواهد شکفت؟

“برگردان: سهراب رحیمی”


واژگان کلیدی: توماس ترانسترومر،نمونه شعر توماس ترانسترومر،شاعر توماس ترانسترومر،شعرهای توماس ترانسترومر،شعری از توماس تانسترومر،یک شعر از توماس ترانسترومر،شعرهای ترجمه شده به فارسی توماس ترانسترومر،سروده های برگردان به پارسی توماس ترانسترومر،شاعر سوئدی،شاعر اهل کشور سوئد.

Tomas Tranströmer،quotes،poems

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها