ای که مستک شدی و نیکویی

ای که مستک شدی و نیکویی

تو غریبی و یا از این کویی

نه چپست و نه راست در جانست

آن که جان خسته از پی اویی

جز به چوگان او مگردان سر

که به میدان او یکی گویی

در ره او نماند پای مرا

زانوام را نماند زانویی

هین خمش کن در این حدیث باز مپیچ

آسمان وار گر یکی تویی

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها