تا به مژگان نرسد اشک، نظر نگشاید

صائب تبریزی- غزل شماره 3641

تا به مژگان نرسد اشک، نظر نگشاید

از صدف تا نرود، چشم گهر نگشاید

تا نیاید به دلم درد ز پا ننشیند

تا به خرمن نرسد برق کمر نگشاید

عارفان رزق خود از عالم بالا گیرند

لب به دریا صدف پاک گهر نگشاید

نشود اهل دل از کشتن دشمن شادان

گره از غنچۀ پیکان به ظفر نگشاید

شعله را آب بر آتش نزند موج سراب

گره خاطر عاشق ز خبر نگشاید

اینقدر در جگر فکر چرا می پیچی؟

عقده ای نیست به یک آه سحر نگشاید

گر چنین کار جهان در گره افتد صائب

سنگ طفلان گره از کار ثمر نگشاید

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها