شب سرشاری بود،رود از پای صنوبرها تا فراترها رفت

سهراب سپهری – مجموعه حجم سبز

شماره 1

از روی پلک شب

شب سرشاری بود

رود از پای صنوبرها تا فراترها رفت

دره مهتاب اندود، و چنان روشن کوه که خدا پیدا بود

در بلندی ها، ما

دورها گم، سطح ها شسته و نگاه از همه شب نازک تر

دست هایت، ساقه ی سبز پیامی را می داد به من

و سفالینه‌ ی انس، با نفس هایت آهسته ترک می خورد

و تپش‌هامان می‌ریخت به سنگ

از شرابی دیرین، شن تابستان در رگ ها

و لعاب مهتاب، روی رفتارت

تو شگرف، تو رها، و برازنده ی خاک

فرصت سبز حیات، به هوای خنک کوهستان می پیوست

سایه ها برمی گشت

و هنوز، در سر راه نسیم

پونه‌هایی که تکان می‌خورد

جذبه‌هایی که به هم می‌خورد

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها