مهره ی مهر چو از حقه ی مینا بنمود

خواجوی کرمانی – غزل شماره 451

مهره ی مهر چو از حقه ی مینا بنمود

ماه من طلعت صبح از شب یلدا بنمود

گوشوار زرش از طرف بناگوش چو سیم

گویی از جرم قمر زهره ی زهرا بنمود

سرو را در چمن آواز قیامت بنشست

چون سهی سرو من آن قامت رعنا بنمود

صوفی از خرقه برون آمد و زنّار ببست

چون بت من گره ی زلف چلیپا بنمود

گفتمش مرغ دلم از چه به دام تو فتاد

دانه ی خال سیه بر رخ زیبا بنمود

غم سودای تو را شرح چه حاجت چو دلم

بر رخ زرد اثر سرّ سویدا بنمود

چشم جادوی تو چون دست برآورد به سحر

رخت از زلف چو ثعبان ید بیضا بنمود

به شکرخنده در احیای دل خسته دلان

لب جانبخش تو اعجاز مسیحا بنمود

چشم خواجو چو سر حقه ی گوهر بگشود

لعل ناب از صدف لؤلؤی لالا بنمود

شاهد مه وش طبعش به شکر گفتاری

ای بسا شور که از لعل شکرخا بنمود

 

نویسندگان :
نویسندگان :

امین پیرانی - حامد پیری

نوشته های مرتبط
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها