تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
حافظ-غزل شماره 36
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصّه دو نیم افتادست
چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است
لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست
در خم زلف تو آن خال سیه دانی چیست
نقطه ی دوده که در حلقه ی جیم افتادست
زلف مشکین تو در گلشن فردوس عذار
چیست طاووس که در باغ نعیم افتادست
دل من در هوس روی تو ای مونس جان
خاک راهی ست که در دست نسیم افتادست
همچو گرد این تن خاکی نتواند برخاست
از سر کوی تو زان رو که عظیم افتادست
سایه ی قدّ تو بر قالبم ای عیسی دم
عکس روحی ست که بر عظم رمیم افتادست
آنکه جز کعبه مقامش نبد از یاد لبت
بر در میکده دیدم که مقیم افتادست
حافظِ گمشده را با غمت ای یار عزیز
اتحادی ست که در عهد قدیم افتادست
معنی بیت های نخستین
۱. تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست / دل سودازده از غصّه دو نیم افتادست:
از زمانی که بوی گیسوی تو به دست باد سپرده شد، دلِ غمگسارم از اندوه به دو نیمه تقسیم گشته است. حافظ در این بیت به تأثیر عمیق معشوق اشاره میکند که حتی بوی او نیز میتواند دلی را دگرگون کند. این تصویر نشاندهندهی قدرت بینظیر عشق است.
۲. چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است / لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست:
چشم افسونگر تو درست مانند سیاهی جادو است، اما دریغ که این افسون بیمارگونه و ناسالم است. شاعر در اینجا به زیبایی خطرناک معشوق اشاره میکند که هم جذاب است و هم ویرانگر. این تضاد زیبا، ماهیت پیچیدهی عشق را نشان میدهد.
۳. در خم زلف تو آن خال سیه دانی چیست / نقطه ی دوده که در حلقه ی جیم افتادست:
آن خال سیاه در پیچ و تاب موهای تو را میدانی چیست؟ نقطهای از دوده(ماده ای سیاه رنگ) که در حرف “جیم” (حلقهای از مو) افتاده است. حافظ در این بیت با نگاهی شاعرانه، زیباییهای ظاهری معشوق را به عناصر نوشتاری تشبیه میکند و از این طریق بر عمق نگاه هنرمندانهی خود تأکید میورزد.
معنی بیت های میانی
۴. زلف مشکین تو در گلشن فردوس عذار / چیست طاووس که در باغ نعیم افتادست:
موهای مشکی تو در بوستان صورتت چیست؟ گویی طاووسی در بهشت برین افتاده است. این تشبیه زیبا، موهای معشوق را به پرندهای باشکوه در میان بهشت تشبیه میکند و بر زیبایی خیرهکنندهی او تأکید دارد. حافظ در این بیت از تصاویر بهشتی برای توصیف معشوق استفاده میکند.
۵. دل من در هوس روی تو ای مونس جان / خاک راهی ست که در دست نسیم افتادست:
دل من در آرزوی دیدار تو ای مونس روح، مانند خاک راهی است که به دست باد سپرده شده است. این بیت بیانگر حالت بیثبات و شکنندهی عاشق در فراق معشوق است. حافظ با این تشبیه، وضعیت دلهای عاشقان را به خوبی به تصویر میکشد.
۶. همچو گرد این تن خاکی نتواند برخاست / از سر کوی تو زان رو که عظیم افتادست:
این بدنِ خاکی مانند ذرهای نمیتواند از آستان تو برخیزد، چرا که بارِ عظمتِ عشق تو بر آن سنگینی میکند. در این بیت، حافظ به ناتوانی جسم در برابر عظمت عشق الهی اشاره میکند و این که این عشق چنان سنگین است که جسم را از حرکت بازمیدارد.
معنی بیت های پایانی
۷. سایه ی قدّ تو بر قالبم ای عیسی دم / عکس روحی ست که بر عظم رمیم افتادست:
ای کسی که مانند عیسی جانبخشی، سایهی قامتت بر بدن من، مانند روحی است که بر استخوانهای پوسیده افتاده است. این بیت به قدرت حیاتبخش معشوق اشاره دارد که میتواند حتی به موجودی نیمهجان حیات دوباره ببخشد. حافظ از تصاویر مذهبی برای بیان مفهوم عشق استفاده میکند.
۸. آنکه جز کعبه مقامش نبد از یاد لبت / بر در میکده دیدم که مقیم افتادست:
آن کس که جز کعبه جایگاهی نمیشناخت، اکنون دیدم که بر در میخانه ساکن شده است. حافظ در این بیت به تحول روحی اشاره میکند که در آن حتی عابدی متعصب نیز تحت تأثیر عشق، راهش را به میخانه پیدا میکند. این تغییر نشاندهندهی قدرت جذب عشق راستین است.
۹. حافظِ گمشده را با غمت ای یار عزیز / اتحادی ست که در عهد قدیم افتادست:
ای یار عزیز، پیوند حافظِ سرگشته را با غم تو، پیمانی است که از روزگاران قدیم بسته شده است. در این بیت پایانی، شاعر به ازلی بودن رابطهی عاشق و معشوق اشاره میکند و این که این پیوند، تقدیری است که از آغاز زمان مقدر شده است. این مفهوم، عشق حافظ را به سطحی فراتر از زمان و مکان ارتقا میدهد.
تفسیر شعر
غزلیات حافظ شیرازی – ادبستان شعر پارسی
واژگان دشوار : مصراع بیت ها ابیات تحلیل بررسی همراه با معنا مفهوم شعر شرح کامل.