اقبال لاهوری
زبور عجم
شماره 100
بیا که خاوریان نقش تازه ای بستند
دگر مرو به طواف بتی که بشکستند
چه جلوه ایست که دلها به لذت نگهی
ز خاک راه مثال شراره برجستند
کجاست منزل تورانیان شهر آشوب
که سینه های خود از تیزی نفس خستند
تو هم به ذوق خودی رس که صاحبان طریق
بریده از همه عالم به خویش پیوستند
به چشم مرده دلان کائنات زندانی است
دو جام باده کشیدند و از جهان رستند
غلام همت بیدار آن سوارانم
ستاره را به سنان سفته در گره بستند
فرشته را دگر آن فرصت سجود کجاست
که نوریان به تماشای خاکیان مستند